سفارش تبلیغ
صبا ویژن


   احمد- احمد، مهدی
   نوشته شده توسط :اویس در 89/1/18 - 11:16 ص

احمد- احمد، مهدی
مهدی جان ، احمد بگوشم
این آوایی بود که خیلی زیاد میون دو نفر رد و بدل میشد .

بعد از تشکر و قدردانی و ... از تموم بروبچ اردو بالاخص مسئولین، خدمتگذاران و کارگران و کارگردانان و ...
از لحظه‏ای که از اردو برگشتیم،‏ می خواستم یه تشکر جانانه و بیادموندنی از یکی از دوستان که هرگز به چشم نیومد بکنم.هر چند اینجا و اینطوری، نمی‏تونم حقشو ادا کنم!
این پست هم فقط برا اونه !

کسی که همیشه و همه جا دیده‏ می‏شد ولی دریغ از کمی کمک ، دریغ از کمی توجه
کسی که اگه نبود شاید خیلی از کارای تدارکات و هماهنگی ها و ... توی اردو (البته زمین نمی موند، چون کسی دیگه این کارارو می‏کرد!!!) اما فکر نکنم به این خوبی انجام می‏شد.

من که شاهد بودم مدیر اردو از هر 4 تا تماس موبایلی، یکیش به این شخص بود برای هماهنگی و انجام کارها.
شب و روز - وقت و بی وقت - خسته باشی یا نباشی - استراحت کرده‏باشی یا نکرده باشی و ... باید کارارو راست و ریس می‏کردی.‏
و چه حیف شد که من نتونستم کمکش کنم ...(البته برخی از دوستان بعضی جاها یاریش می‏کردند، که اینجا باید گفت ایول)
اجرش با شهدا و خیل دعای دیگه که اینجا جاش نیست.

پ.ن: عکسشم بعد از یه سری تغییر میزارم.

اینم عکسش

اردوی بلاگ تا پلاک 5




  • کلمات کلیدی : بلاگ تا پلاک 5
  • ... نظر ...